✍️سقوطِ انسانِ معاصر

🔹«دراکولیچ» نویسنده‌ی معاصر کروات تعبیر زیبایی دارد از مذهبِ دنیای امروز که مصرف‌گرایی است و مرکز خریدها را کلیساهای باشکوه امروزی می‌نامد. براستی که تعبیر درستی‌ست. برای همه‌ی ما پیش آمده وارد ساختمان‌های مجلل و باشکوه خرید شده‌ایم در ابتدا شاید قصد خرید هم نداشته و فقط از سر کنجکاوی وارد این ساختمان اسرارآمیز شده باشیم اما در هنگام خروج هزاران احساس متضاد در ما شکل گرفته احساسِ نیاز کاذب به هزار وسیله‌ی رنگارنگ که دل‌مان می‌خواست آن را برای خود بخریم! آن لباس زیبا مالِ من باشد! آن ظرف تزئینی گران‌قیمت و ...! حسی که چرا من بی‌پولم پس بدبختم! چون توان خرید فلان کالای بی‌مصرف را ندارم. چرا نمی‌توانم چای بیست‌هزار تومنی در کافه‌ی این مال را بخورم و ... پس من بدبختم! .هر کسی آن کاغذهای رنگی(پول) و یا کارت پلاستیکی که پر از اعتبار است را داشته باشد انسان‌تر از بقیه است! چون هر کسی را می‌خرد! حتی آدم می‌کشد و دیه می‌دهد! دینِ سرمایه‌داری افیون دنیای معاصر است. انسان معاصر که توهم رها شدن از مذهب و کلیسا را دارد به مذهب جدید و فروشگاه‌ها پناه برده و آرامش و هویت خویش را در کارت بانکی و میزان قدرتش را در خرید هرآنچه می‌خواهد مالِ من باشد می‌جوید. 

🔸و باز به قول «بودیار» فیلسوف معاصر فرانسوی، در دنیای امروز رسانه‌ها همچون خدایی که هر لحظه توسط مدل‌ها و ستاره‌های سینما و ورزش و غیره خدایی جدید خلق می‌کنند و جهانی جدید برای انسانِ معاصر و انسانِ امروز برای ورود به این عالم جدید باید پول خرج کند!...

♦️پ ن : بهترین مثال در دسترس برای ما ایرانیان،‌ دبی است. شکوه و زیبایی این «آمریکای کوچک»، دقیقا نمادِ دین سرمایه‌داری است. هزاران کارگر از کشورهای مختلف در شرایط سخت در دبی کار می‌کنند تا اهرام مصر امروزی باشکوه‌تر از قبل بدرخشند و عده‌ای از سراسر دنیا برای پول خرج کردن به این بهشت کوچک می‌روند و ما انسان‌های قرن دود و آهن به خود می‌بالیم که من! انسانِ عصر جدید! من! انسان متمدن کجا و انسان دوران بردگی کجا!...

 مریم برهانی